نتایج جستجوی عبارت «آقای خاشی فرود پناهی اصغر ماهوتی سعید محمدزاده حسین عیدی آیت الله مظاهری حال و هوای معنوی رزمندگان نی ریزی قبل از استقرار در خط پدافندی خرمشهر(1363) هتل H امیدیه سه راه مرگ اصفهان» در نوشته‌های دانشنامه دفاع مقدس:
شهدا سال ۶۷ -نامه شهید هادی رنجبر به محمد بناکار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
حضور محترم هم‌سنگری خودم و همکلاسی و برادرم آقای محمد بناکار سلام عرض می‌کنم. ضمن سلام خدمت همکلاسی خودم، سلامتی شمارا از درگاه خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که همیشه مثل گل‌های بهاری شاد و خرم بوده و هیچ کسالتی نداشته باشید. حال اگر می‌خواهید از حال من باخبر شوید، حال من خوب است. راستی! حال شما که ان‌شاءالله خوب است. همین‌طور دوستان دیگر و حمید آبدارنده و محمد خیزاب و حسین فتاحی و دیگر بچه‌های کوچه و...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید یدالله محمد حسینی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
دیوارهای گِلی و کوچه‌های پر صفای روستای بشنه از مهربانی و خوش‌رویی یدالله سخن می‌گویند و مردم روستا هرگاه او را به خاطر می‌آورند، لب‌های خندان و وقار توأم بامتانتش را به همدیگر یادآوری می‌کنند. قلم نیز در سوگ او بر روی کاغذ می‌لغزد و از عشقی که او به شهادت و متصل شدن به دریای انسانیت داشت می‌نویسد. از او که در اولین روز از ماه مهر سال ۱۳۴۳ در روستای بشنه از توابع شهرستان نی‌ریز، در...
شهدا سال ۶۸ به بعد -زندگینامه شهید احد مختاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهداي پس از جنگ - از سال ۱۳۶۸ به بعد »
خاک سرخ و لاله پرور ایران‌زمین، همیشه لبریز از آوای ملکوتی دلیران آزاده‌ای بود که جز سربلندی و افتخار برای کشور خود نمی‌خواستند و برای رسیدن به این مهم، حاضر به پرداخت بهایی هرچند سنگین بودند. احد ازجمله آنان است که ششم خردادماه سال ۱۳۵۰ در یک خانواده مذهبی در شهرستان نی‌ریز دیده به جهان گشود. دوران طفولیت را به دلیل شاغل بودن مادر و شرایط شغلی پدر بیشتر نزد پدر و مادربزرگ خود سپری کرد. در آغاز...
شهدا سال 61 -زندگینامه شهید قاسم صالح
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۱ » شهيد قاسم صالح »
سپیده سر زد و از این شب قفس رفتند چنین پرنده شدند و ز دسترس رفتند یک گلدان شمعدانی، یک جانماز تبرک شده و مهری که جای پیشانی تو روی آن بود هنوز توی خانه است؛ هرروز شمعدانی را آب می‌دهم، جانماز را پهن می‌کنم و پیشانیم را جای پیشانی تو، روی مهری که خاکش، خاک کربلاست می‌گذارم ولی نمی‌توانم مثل تو باشم، از نماز تا شهادت که می‌گویند کوتاه است، تو خوب راهت را پیدا کردی. راه‌یافته شهید، قاسم صالح...
شهدا سال 66 -زندگینامه مفقودالاثر عوض بیگی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۶ » مفقودالاثر عوض بیگی »
من چو مفلوکان نمی‌خواهم که در بستر بمیرم می‌روم تا همچو مردان در دل سنگر بمیرم بسیجی مفقودالاثر عوض بیگی ۱۳۱۷/۳/۱۰ در روستای بسترم چهارم از توابع آباده طشک نی‌ریز، میان خانواده‌ای مؤمن و متعهد دیده به جهان گشود. وی از ابتدای کودکی زندگی ساده‌ای را تجربه کرد و به دلیل فراهم نبودن امکانات آموزشی در روستا، موفق به فراگیری علم و دانش نشد. از همان سنین کودکی عشق و علاقه خود را به اسلام و مسلمین نشان می‌داد و...
شهدا سال ۶۴ -وصیت‌نامه شهید محمدحسین نیک منش
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين نيک منش »
بسم‌الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان لهم الجنه یقاتلون فی سبیل‌الله فیقتلون، فیقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراتِ و الانجیلِ و القرآنِ و من اوفی بعهدهِ من الله فستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. خدا جان و مال اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده، آن‌ها درراه خدا جهاد می‌کنند که دشمن دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند. این وعده قطعی است بر خدا و...
شهدا سال ۶۷ -زندگینامه شهید رسول حفار
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ » شهيدرسول حفار »
رسول پیام‌آور آزادی بود که رهایی را در گسستن از قفس خاکی تن می‌دانست. در یک روز گرم تابستان ـ نهم تیرماه سال ۱۳۴۹ ـ در شهرستان نی‌ریز، میان خانواده‌ای متدین و مذهبی ستاره زندگی او طلوع کرد. پس از گذراندن دوران کودکی در کانون گرم خانواده، در سن ۷ سالگی راهی مدرسه شد و دوره ابتدایی را در دبستان شهید حسین فهمیده، با موفقیت پشت سر گذاشت. برای ادامه تحصیل در دوره راهنمایی، وارد مدرسه ولی‌عصر (عج)...
شهدا سال ۶۴ -وصیت‌نامه شهید محمدحسین کردگاری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد محمد حسين کردگاري »
بسم‌الله الرحمن الرحیم خداوندا تو شاهدی و صدای لرزانم را می‌شنوی که: اشهد ان لااله‌الاالله و اشهد ان محمداً رسول‌الله و اشهد ان علیاً ولی‌الله. اعوذبالله من الشیطان الرجیم ان الذین امنوا و الذین هاجروا و جاهدوا فی سبیل‌الله اولئک یرجون رحمه‌الله و الله غفور الرحیم ۱. همانا آنان که ایمان آوردند و آنان که هجرت کردند و جهاد کردند در راه خدا، امید دارند به رحمت خدا و خدا است آمرزنده و مهربان. سوی دیار عاشقان رو به خدا می‌رویم بهر ولای عشق او...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید غلامرضا نگهداری
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد غلامرضا نگهداري »
عطر دل‌انگیز غنچه وجود غلامرضا، اولین روز از اسفندماه سال ۱۳۴۲، در یک روز سرد زمستانی در روستای کوشکک و در فضای خانه‌ای که با نور حق روشن بود پراکنده شد. دوران طفولیت را در آغوش گرم خانواده گذراند. هفت‌ساله بود که راهی دبستان شهاب شد و دوره ابتدایی را با نمرات عالی پشت سر گذاشت. دوره راهنمایی را در مدرسه ارشد آغاز و به پایان برد. سپس برای ادامه تحصیل به آباده طشک مهاجرت کرد و در...
شهدا سال 64 -زندگینامه شهید حمیدرضا نبیئی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ » شهيد حميدرضا نبيئي »
آنگاه که قاسم بن الحسن(ع) مؤدب و دو زانو در مقابل عمو نشست و از او خواست که وی را هم در جمع شهیدان کربلا شرکت دهد، و در پاسخ عمو از تفسیر واژه شهادت در نزد او، با همان زبان شیرین نوجوانی، آن را شیرین‌تر از عسل معرفی کرد. با آن حرکت، قاسم به نوجوانان عصرهای آینده پیام داد که می‌شود در سن نوجوانی هم عروس شهادت را در آغوش کشید و شانه به شانه علی‌اکبر و...